کارآفرینی|شغل من

کارآفرینی چیست و چه کسانی کارآفرین می شوند.

دراین مقاله با تعریف کارآفرینی آشنا می شویم و هم چنین بررسی میکنیم که یک کارآفرین چه ویژگی هایی دارد و ریشه یابی میکنیم که علت اصلی بیکاری در جوانان چه عواملی است و چگونه می توانیم با آن مقابله کنیم.

مواردی که در این مقاله بررسی میکنیم:

• شخصیت شناسی و تست ام بی تی ای
• هوش، استعداد، علاقه
• دانش، ابزار، مهارت ( در این قسمت ریشه بیکاری مشخص می شود )
• تفاوت مهارت کار با بیزینس همان کار
• کارآفرینی
• فرصت
• دو دیدگاه برای شروع کسب و کار و تعیین اهداف
• مفهوم انکوباتور
• موانع ورود یک شرکت تازه تاسیس به بازار
• نکات مهم در بیزینس

شخصیت شناسی و تست ام بی تی ای (MBTI (Myers-Briggs Type Indicator

شاخص مایرز بریگز که عموما و به اختصار MBTI شناخته می شود، یکی از مطرح ترین آزمون ها در زمینه شناسایی تیپ شخصیتی است. ابزار شخصیت شناسی Myers Briggs الگوهاي رفتاري شما را شناسایی کرده و آن ها را به یکی از 16 تیپ شخصیتی منحصر به فرد نسبت می دهد. نقاط قوت،گرایش ها، چشم اندازها، شیوه هاي تصمیم گیري، سبک هاي ارتباطی و … همگی جزئی از طبیعت ذاتی شماست و این مشخص می کند که شما چه کسی هستید؟

گروه شخصیتی محافظان

گروه شخصیتی کاوشگران

 گروه شخصیتی تحلیلگران

گروه شخصیتی سیاستمداران

برای انجام این تست می توانید در سایت های مختلفی این کار را انجام دهید. کافیست تا در گوگل سرچ کنید تست شخصیت شناسی MBTI

هوش، استعداد و علاقه

هوش عبارت است از توانایی یادگیري و کاربرد مهارت هاي لازم براي سازگاري با نیازهاي فرهنگ و محیط فرد و نیز توانایی حل مسئله

استعداد عبارت است از قابلیت و توانایی خاص در یادگیري همراه با بروز قابلیت شخصی و انجام ماهرانه یک کار خاص

علاقه احساس لذتی است که از دقت مخصوص به بعضی چیزها یا از شرکت در بعضی فعالیت ها نتیجه می شود. علاقه کششی است که باعث جذابیت در افراد می گردد. استعداد ذاتی هست و هوش اکتسابی

ممکن است شما از لحاظ فیزیکی انسان بسیار بلند قدي باشید که در این صورت یک ویژگی خاص دارید براي رشته هاي والیبال و بسکتبال. اما اگر هوش جسمانی و حرکتی نداشته باشید هرگز نمی توانید یک والیبالیست یا بسکتبالیست حرفه اي شوید. به عبارت دیگر شما توانایی یادگیري، ارتقا دادن و پیشرفت استعداد را ندارید.

انواع هوش از دیدگاه هوارد گاردنر

1. هوش کلامی یا زبانی : این افراد از مهارت شنیداري بالایی برخوردار هستند، علاقه به خواندن داستان و شعر دارند، در تعریف وقایعی که دیده اند مهارت دارند. اسامی مکان و زمان دقیق و جزئیات محل هایی را که دیده اند به خوبی به حافظه می سپارند. در یادگیري زبان هاي دیگر استعداد دارند، و …….. برخی از شغل هاي مناسب براي این افراد: مشاور، وکیل مدافع، مجري رادیو و تلویزیون، سیاست مدار، نویسنده، شاعر، روزنمه نگار، استاد دانشگاه، گوینده رادیو و تلویزیون و …..
2. هوش منطقی یا ریاضی : به دروس ریاضی و فیزیک علاقه دارند، در حل مسائل مهارت دارند، از بازي هاي فکري استقبال می کنند، الگوها و ترتیب منطقی رویدادها را دنبال می کنند، براي مطالب گوناگون یک توضیح عقلانی دارند. برخی از شغل هاي مناسب براي این افراد : حسابدار، مدیر فروش، ریاضی دان، تحلیل گر کامپیوتر، اقتصاددان، برنامه نویس کامپیوتر و ……
3. هوش هندسی یا فضایی : نسبت به رنگ ها حساس هستند، از پازل هاي و معماهاي بصري لذت می برند، توانایی خوبی در مسیریابی دارند، به راحتی می توانند یک شی را از نماهاي مختلف در ذهن خود تجسم کنند و….. برخی شغل هاي مناسب براي این افراد : نقاش، گرافیست، عکاس، مجسمه ساز، دریانوردي، نقشه بردار، خلبان، معمار، تورلیدر
4. هوش موسیقایی : توانایی تشخیص نت موسیقی اشتباه نواخته شده، علاقه زیاد به موسیقی، توانایی بازآفرینی ملودي هایی آوازي، همراه مطالعه به موسیقی گوش می دهند برخی شغل هاي مناسب براي این افراد : نوازنده، آهنگساز، رهبر ارکستر، و …….
5. هوش جسمانی و حرکتی : بی تحرکی را تحمل نمی کنند، اوقات فراغت را سعی می کنند در طبیعت باشند، علاقه به ورزش کردن، تمایل بیشتر به کارهاي عملی و ….. برخی شغل هاي مناسب این افراد : مکانیک، نجار، ورزشکار، هنرپیشه، مجسمه ساز، جراح، جواهر ساز و ……
6. هوش اجتماعی : تواناي نفوذ در دیگران را دارند، دوستان زیادي دارند، توانایی مدیریت کردن افراد را دارند، ورزش هاي گروهی را به فردي ترجیح می دهند، در برخورد با دیگران پرانرژي هستند و …. برخی شغل هاي مناسب براي این افراد : مدیر، جامعه شناس، سیاست مدار، روانشناس، و…..
7. هوش درون فردي : تنهایی را ترجیح می دهند، به فکر کردن علاقه زیادي دارند، اهداف مهمی در زندگی دارند و در همه حال به آن فکر می کنند، نقاط ضعف و قوت خود را می شناسند، از لحاظ فکري مستقل هستند، در برقراري ارتباط با دیگران ضعف دارند، و ………. برخی شغل هاي مناسب براي این افراد : فیلسوف، روانشناس، معلم و ….
8. هوش معنوي و طبیعت گرا : به موضوعاتی همچون گیاه شناسی، زیست شناسی و جانور شناسی علاقه دارند، این افراد عاشق طبیعت هستند. برخی شغل هاي مورد نیاز براي این افراد : باغداري، دامپزشکی، کشاورزي، جانورشناسی، جنگل بانی، دامداري و ……………..

انواع استعداد از دیدگاه جانسون اوکانر

1.  استعداد تجسم فضایی و درك ساختارها : افرادي که طراحی کردن، جدا کردن و متصل کردن قطعات را دوست دارند
2.  استعداد استقرایی:  دیدن شباهت ها از میان تفاوت ها، توانایی الگو برداري از محیط اطراف
3. آیدیا فوریا : ایده پردازي و انسان هاي لبریز از ایده: کسی که خواسته یا ناخواسته، براي همه چیز و همه کس، ایده هاي جدید دارد.
4. گرافوریا : توانایی سریع خواندن
5. استعداد استدلال تحلیلی: توانایی تحلیل، طبقه بندي، ایجاد روند منطقی در بحث و استدلال و تقسیم بندي کارها، توانایی در سازمان سازمان دادن مفاهیم، توانایی قراردادن ایده ها در یک زنجیره منطقی
6. استعداد کار با اعداد: شامل تحلیل سري هاي عددي، توانایی بازي با اعداد، حافظه عددي
7.  سیلوگرام: توانایی یادگیري زبان هاي مختلف
8.  استعداد حافظه طراحی :توانایی ترسیم شکل و شماي کلی مکان هاي مختلف دیده شده.
9. استعداد تشخیص و تفکیک رنگ ها
10.  استعداد نگاه رو به آینده : اینکه یک نفر چقدر میتواند براي رسیدن به هدف دوردست صبر کند؟ آیا با موفقیت کوچکی در کار متوقف می شود یا تا آخرین جایی که می توانند ادامه می دهند؟
11.  استعداد تسلط بر انگشتان  :کارهایی مثل اوریگامی یعنی درست کردن کارهاي هنري کاغذي. این کارها نیازمند وقت و حوصله نیستند، این کارها نیازمند استعداد تسلط بر انگشتان است
12. استعداد موسیقی و تشخیص صدا: حافظه تن صدا، توان تفکیک فرکانس، حافظه ریتم

نکته: هر انسانی از 44 نوع استعداد حداقل 4 نوع استعداد دارد. اگر این سه راس(هوش،استعداد و علاقه) همسو باشند، موفقیت با سرعت بیشتری رخ می دهد.

دانش، ابزار، مهارت

ما یک دانش داریم که همون اطلاعاتی هست که از کتابها و مقالات و… بدست میاریم و یک ابزار داریم که میتونه مثلا نرم افزاهای شما باشه و یک مهارت داریم که درواقع چگونگی فرآیند کاری، پیاده سازی ،خروجی گرفتن و حصول نتیجه رو امکان پذیر میکنه. یک مثال میزنم فرض کنید یک مهندس صنایع میخواهد در زمینه کنترل پروژه کار کند. دانش در این مثال چه چیزی هست؟  همان کتاب ها، جزوه، مقالات و……. ابزارها چه چیزی هست؟ ابزارها می تواند نرم افزار مایکروسافت پراجکت و پریماورا و سایر نرم افزارهای مورد نیاز باشد. مهارت شامل چه مواردی هست؟ آیا او میداند در یک مرحله از احداث ساختمان، مثلا پی کنی، از چه ماشین آلاتی استفاده میشود؟ از چه نیروي کاري استفاده میشود؟ از چه مصالحی به چه میزان استفاده میشود؟ آیا با قراردادهاي موجود در این زمینه آشنایی دارد؟ آیا از نحوه فراهم کردن تجهیزات و مصالح اطلاعی دارد؟ آیا با هزینه هاي مراحل مختلف کار آشنایی دارد؟ آیا تا به حال به صورت عملی در این زمینه فعالیت داشته است؟ و …

مشکل اصلی بیکاری در بین جوانان و دانشجویان نداشتن مهارت می باشد. یعنی افراد دانش و ابزار را مسلط هستند چون درس خواندن و کلی کلاس های مختلف رفتند ولی مهارت اجرایی ندارند. یک مثال میزنم تا مطلب جا بیافتد:

یک جمله انتخاب کنید و این جمله را با هر دو دست بر روی یک کاغذ بنویسید. مشاهده می کنید که با یک دست می توانید و با یک دست دیگر خیر. یعنی با اینکه علم این کار را دارید و ابزار کار مثل خودکار،دست و کاغذ را دارید باز هم نمی توانید با هر دو دست بنویسید. به عبارتی یک دست مهارت دارد و دست دیگر مهرات ندارد.

دانشگاه وظیفه خود را انجام می دهد یعنی دانش را در اختیار شما قرار می دهد. در قسمت ابزارها نیز در دانشگاه کلاس هایی برگزار می شود تا با نرم افزارهای خود آشنا شوید. ولی در قسمت مهارت فقط سه واحد کار آموزی را در نظر میگیرد تا شما با فضای کاری بیرون آشنا شوید که این مقدار کافی نیست. پس برای این مرحله برنامه ریزی کنید تا در آینده مشکلی نداشته باشید.

نکته : برای محک زدن توانمندی خودت یا فردی که میخواهید استخدام کنید باید موارد بالا رو لحاظ کنید. ممکنه یک نیرو دانش زیادی داشته باشه ولی به ابزارها و مهارت تسلط نداشته باشه.

با خرید دوره آموزشی شغل من آینده خود را بسازید.

تفاوت مهارت کار با بیزینس همان کار

در مثال کنترل پروژه فرض کنید طرف سه آیتم بالا رو مسلطه ، حالا اگر بخواد کسب و کار رو برای خودش راه اندازی کنه و بزرگ و بزرگتر بشه آیا بیزینس این کارو بلده؟یا اینکه فقط میخواد یک پروژه از این ور بگیره و یک پروژه از اون طرف تا امورات زندگیش بگذره. آیا میدونه که چطور باید کارشو به بازار معرفی کنه و مشتری جذب کنه تا به درآمد برسه؟ آیا میدونه که چطور باید از افراد متخصص در زمینه کاری خودش استفاده کنه تا کارشو گسترش بده؟

فرض کنید شما  دندان پزشک هستید دانش شما همان مطالعاتتون در دانشگاه هست، ابزار شما همان کار با دستگاه هایی هست که در دانشگاه یا در محل کارآموزی با آن آشنا شدید، مهارت شما همان سال هایی هست که ممکنه به صورت کار آموز نزد یک دکتر کار کردید. خب حالا میخواید مطب خودتون رو راه اندازی کنید. آیا میدونید که باید چکار کنید تا مشتری جذب کنید، چطور کارتو به بازار معرفی کنید؟ آقای طاهری اگر کارمون خوب باشه مشتری خودش میاد نیازی به این کارار نیست. سوال: به فرض که کار شما خوب باشه ، خب تو یک روز چند نفر رو میتونی درمان کنی 10 تا 20 تا 30 تا .آیا به فکر این نیستید که از افرادی در زمینه تخصص خودتون استفاده کنید، مثلا کارهای سبک تر رو بدید به اونها و خودتون کارهای اصلی رو انجام بدید. کم کم اون افراد هم متخصص میشن و کار شما سبک تر میشه و به جایی میرسید که فقط مدیریت می کنید. شایدم در آینده در کسب و کارهای دیگه خواستید سرمایه گذاری کنید و یک هلدینگ بشید. خب بیزینس این کارو بلدی که چطور روز به روز بزرگ و بزرگتر بشی ؟ پس در هر زمینه ای داری فعالیت میکنی، اون کار با بیزینس اون کار فرق داره.

کارافرینی

علی رغم تلاش صاحب نظران در بخش کارآفرینی، هنوز تعریف دقیقی که بتواند تمام زمینه ها را پوشش دهد و قابل سنجش باشد ارائه نشده است. در واقع صاحب نظران بر این عقیده هستند که کار آفرینی در مرحله پیش از نظریه قرار دارد. کارآفرینی، علمی بین رشته اي و پدیده اي گلچین شده از رشته هاي مختلف مثل روانشناسی، اقتصاد، جامعه شناسی و مدیریت است. بیش از 40 تعریف در زمینه کار آفرینی از سال 1775 تا 2001 توسط افرادي چون کانتیلون، هافمن، لوو، شین و ……….. مطرح شده است که هر کدام سعی کردند تا برخی از ویژگی هاي کارآفرینی را بیان کنند. اگر بخواهیم تعریفی تقریبا جامع ارائه دهیم که بتواند با درصد بالایی مفهوم کارآفرینی را توضیح دهد به شرح زیر می باشد:

تعریف کارآفرینی : کارآفرینی فرآیند تشخیص فرصت، کشف فرصت و خلق فرصت، سپس مهارت پیاده سازي، اجرایی کردن و بهره برداري از فرصت هاي تشخیص داده شده، کشف شده و خلق شده می باشد که علت آن می تواند عوامل درونی مثل( نیاز به موفیقت، انگیزه، اعتماد به نفس، نیاز به قدرت، حالات روحی، شخصیت، ضریب هوشی، استقلال، ریسک پذیري، پشتکار، نیاز به تعلق، توانمندي ) یا عوامل بیرونی مثل (دسترسی به منابع مالی، امکانات و تامین کننده، عوامل فرهنگی و اجتماعی، محیط خانوادگی، هنجارهاي اجتماعی، قوانین و مقررات، تجربه، تحصیلات، میزان دسترسی به منابع اطلاعاتی، باورها، اعتقادات، سنت ها، عوامل غیر قابل پیش بینی و تصادفی) باشد ( ali Taheri 2019.03.29 )

تغییرات می تواند ذاتی، اکتسابی یا ترکیبی از این دو باشد. بنابراین کارآفرینی نیز می تواند با توجه به ویژگی هاي ژنتیکی و درونی شکل گرفته باشد یا با توجه به عوامل بیرونی در طول زمان ساخته شود.

کارآفرینی مستقل: کارآفرینی مستقل بیان می دارد که افراد بیشتر تمایل دارند به صورت فردي عمل کنند تا سود و تمام امتیازها را براي خود محفوظ بدارند. افرادي که به صورت مستقل عمل می کنند معمولا با خطرات بیشتري ازجمله تامین سرمایه، مشکلات بازاریابی، قدرت اجرایی و ….. مواجه می شوند. احتمال شکست در این نوع کارآفرینی نسبت به کارآفرینی سازمانی بیشتر است.

کارآفرینی سازمانی: افراد در این نوع کارآفرینی، در سازمانی فعالیت می کنند که قبلا تاسیس شده است. در واقع این کارآفرین ها، ایده ها و فکرهاي نوآورانه خود را مدیر مجموعه به اشتراك می گذارند. از نکات مثبت در این نوع کارآفرینی می توان دسترسی قوي تر به بازار، دسترسی بیشتر به منابع مالی و ریسک کمتر در شکست ایده ها را نام برد و از نکات منفی می توان اشتراك در سود بدست آمده، تفاوت دیدگاه ها در پیاده سازي ایده و … را نام برد.

کارآفرینی از هر نوعی که باشد، تعادل در بازار را برهم می زند و به سمت وضعیت تعادلی با ورژن جدید و بالاتر حرکت می کند، ولی هیچ گاه به تعادل نمی رسد.

کارآفرینی اجتماعی: کارآفرینی اجتماعی عبارتست از فعالیت ها و فرآیندهایی که متعهد به کشف، تعریف و بهره برداري از فرصت ها به منظور ارتقاي ارزش هاي اجتماعی است که با اقدام هاي جدید و مدیریت سازمان هاي موجود به شیوه نوآورانه انجام می شود. مهم ترین هدف کارآفرینی اجتماعی بهبود انسجام اجتماعی، مبارزه با فقر، دفاع از حقوق بشر و یا ارتقاي خدمات بهداشتی و درمانی است. یک نکته بسیار با اهمیت : خیلی از شرکت هاي معتبر خصوصی با تحمل هزینه اضافی در جهت تحقق اهداف کارآفرینی اجتماعی قدم بر می دارند که این کار نوعی برنامه استراتژیک است براي جلب حمایت اکثر اقشار جامعه. این اقدام می تواند نوعی استراتژي باشد، جهت فروش بیشتر و دسترسی به بازارهاي بزرگتر.

کارآفرین سیاسی: کارآفرین سیاسی را می توان به عنوان افرادي توصیف کرد که همانند کارآفرینان اقتصاد بازار آزاد، وظایف مشابهی در عرصه سیاسی انجام می دهند.کارآفرین سیاسی می تواند از طریق خلاقیت و نوآوري، اقدام به ایجاد کسب وکار کند. کارآفرین سیاسی با هوش از طریق نبوغ در روانشناسی، جامعه شناسی و با تکیه بر دانش و کنترل رفتار، می تواند دیگر کشورها و دیگر فرهنگ ها را متقاعد کند تا براي سرمایه گذاري اقدام کنند.

فرصت:

ایده و خلاقیت کارآفرینانه با شرایط دنیاي واقعی در یک نقطه در زمان برخورد می کند و حاصل این برخورد یک فرصت است. فرصت با نگاه فرآیندي شامل ابعاد تشخیص، ارزیابی و بهره برداري است. فرصت کارآفرینانه مجموعه اي از ایده ها، باورها، و فعالیت هایی است که به خلق و کشف کالا و خدمات منجر می شود.مفهوم هزینه فرصت: افرادي که درآمد کمتري دارند تمایل بیشتري براي اقدامات کارآفرینانه دارند و در مقابل افرادي که حقوق بالاتري می گیرند به دلیل اینکه هزینه فرصت بالاتري دارند، تمایل کمتري به کارآفرینی دارند. در واقع هزینه فرصت میزان تمایل افراد براي اقدامات کارآفرینانه با توجه به حقوق دریافتی است. پر واضح است که هر چه میزان حقوق افراد بیشتر باشد، تمایلات براي اقدامات کارآفرینانه کمتر می شود.

فرآیند تشخیص، کشف و خلق فرصت کارآفرینانه و تجاري سازي فرصت به صورت حلقه بسته : در این حالت شما در واحد تحقیق و توسعه شرکت خود، سرمایه گذاري بیشتري را انجام می دهید و باعث می شوید که فناوري جدیدي به وجود آید که منجر به فروش بیشتر و سود بیشتر می شود. باید بدانید که این فرآیند در حالت ( حلقه بسته ) بنابر دلایلی که در زیر ارائه شده، کارایی خود را از دست داده است : افزایش دسترسی به کارگران ماهر و جابجایی بیشتر آنها، افزایش حجم سرمایه گذاري خطر پذیر، اجرایی نشدن به موقع ایده ها و امکان انتقال ایده ها به بیرون از سازمان، وجود تامین کنندگان قدرتمند بیرونی

فرآیند تشخیص، کشف و خلق فرصت کارآفرینانه و تجاري سازي فرصت به صورت حلقه باز : به این مفهوم است که ایده هاي ارزشمند می توانند از داخل یا خارج سازمان وارد و از داخل یا خارج سازمان به بازار عرضه و به بازار وارد شوند. به عبارتی دیگر ایده هاي ارزشمند می توانند از درون یا بیرون شرکت سرچشمه بگیرند و تجاري سازي آنها هم می تواند در داخل یا بیرون شرکت باشد و در آخر به بازار عرضه گردد.

منابع فکرهاي جدید: براي اینکه بدانید چگونه میتوانید به فکر و ایده هاي جدید دست یابید، میتوانید در این پنج حوزه تحقیق نمایید: مصرف کننده، شرکت هاي موجود، کانال هاي توزیع، دولتمردان، تحقیق و توسعه

دو دیدگاه براي شروع کسب و کار و تعیین اهداف :

حال که با مفاهیم کارآفرینی آشنا شدید موضوع خیلی مهمی که در پیش رو دارید این است که چطور شروع کنید. در این رابطه دو رویکرد بسیار مهم داریم

1. در مرحله اول ابتدا نقطه هدف را مشخص می کنیم، در مرحله دوم ابزارهاي مورد نیاز را براي رسیدن به هدف تهیه و براي دستیابی به آن حرکت می کنیم.
2. با توجه به این که من چه کسی هستم؟ چه می دانم؟ چه کسانی را می شناسم؟ چه اقداماتی را می توانم انجام دهم؟ و چه تاثیراتی را می توانم ایجادکنم؟ هدف خود را مشخص می کنم . به عبارتی دیگر با توجه به ابزار موجود، هدف گذاري را انجام می دهیم

در حالت اول سرآشپزي را تصور کنید که یک منوي غذا در دست دارد، در این حالت او فقط باید مواد لازم را تهیه کند و آنگاه غذا را بپزد. در حالت دوم سرآشپزي را تصور کنید که کابینت آشپزخانه را باز می کند و یک تعداد مواد غذایی محدود می بیند، در این حالت او باید با مواد موجود یک غذا بپزد. در حالا دوم با توجه به اینکه افراد بر اساس مهارت ها و توانایی هاي تخصصی موجود، اقدام به تشخیص، کشف و خلق فرصت می کنند، احتمال موفقیت آنها بیشتر است.

مفهوم انکوباتور:

امروزه یکی از راه هاي ممکن جهت ایجاد همکاري میان دولت، دانشگاه و صنعت که توسط دیگر کشورها توسعه یافته نیز به صورت جدي پیگیري و مورد بهره برداري قرار گرفته، تاسیس مراکز رشد و پارك علم و فناوري است . به طور کلی مراکز رشد کسب و کار براي سازمان هایی به کار می رود که به کارآفرینان براي توسعه ایده هایشان از شکل گیري ایده تا مرحله تجاري سازي کسب و کار کمک می کند. به طور کلی می توان گفت که ورودي یک مرکز رشد یک ایده، کارآفرین یا شرکت نوپا و خروجی آن شرکتی است که در بازار به صورت مستقل می تواند فعالیت کند و متکی به خود باشد . مراکز رشد، منبع بهترین نیروي کار، محرك توسعه اقتصادي و راه حلی براي کاهش فرار مغز هاست.

موانع ورود یک شرکت تازه تاسیس به بازار:

نیاز به استفاده از فناوري پیشرفته، نداشتن تجربه، وفاداري بسیار شدید مشتریان به محصولات و خدمات قبلی، برند بودن محصولات و خدمات شرکت هاي موجود در بازار، نیاز به سرمایه گذاري بسیار سنگین، نداشتن کانال هاي مناسب توزیع، سیاست هاي قانون گذاري دولت، عدم دسترسی به منابع اولیه، انحصاري بودن، نامطلوب بودن محل فعالیت، فشار زیاد توسط شرکت هایی که در بازار قدرتمند هستند، اشباع بودن بازار.

نکات مهم در بیزینس

• دسترسی به اطلاعات از داشتن اطلاعات مهم تره. (مثل دسترسی به فریلنسرها از طریق سایت هایی مثل پونیشا، پارسکدرز و ………)
• برای مطالعه با سرعت بالا، بهترین روش دوره آموزشی است و بعد کتاب برای تکمیل شدن آن
• بزرگ تر شدن کسب و کار و خطر سقوط
• خطرات عدم چابکی و به روز نبودن
• خود بزرگ بینی در راستای کارآفرینی
• پذیرش مسئولیت در راستای کارآفرینی
• کنترل نابغه ها و شناسایی آنها با روش دلفی
• ارتقا شغلی در راستای کارآفرینی

برای اطلاع بیشتر از موارد ذکر شده در بالا دوره آموزشی شغل من را خرید کنید.

منابع:

تجربیات شخصی گرداورنده

نظریه های کارآفرینی  تالیف(دکتر سید محمد مقیمی،دکتر یوسف وکیلی،دکتر مرتضی اکبری)